Ganj e Hozour audio Program # 118 - a podcast by Parviz Shahbazi
from 2021-01-31T22:10:42.023393
برنامه صوتی شماره ۱۱۸ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، شماره ۷۷۴به میان دل خیال مه دلگشا درآمدچو نه راه بود و نی در عجب از کجا درآمدبت و بت پرست و مؤمن همه در سجود رفتندچو بدان جمال و خوبی بت خوش لقا درآمددل آهنم چو آتش چه خواست در منارشنه که آینه شود خوش چو در او صفا درآمدبه چه نوع شکر گویم که شکرستان شکرمز در جفا برون شد ز در وفا درآمدهمه جورها وفا شد همه تیرگی صفا شدصفت بشر فنا شد صفت خدا درآمدهمه نقشها برون شد همه بحر آبگون شدهمه کبریا برون شد همه کبریا درآمدهمه خانهها که آمد در آن به سوی دریاچو فزود موج دریا همه خانهها درآمدهمه خانهها یکی شد دو مبین به آب بنگرکه جدا نیند اگر چه که جدا جدا درآمدهمه کوزهها بیارید همه خنبها بشوییدکه رسید آب حیوان و چنین سقا درآمدمولوی، مثنوی، دفتر ششم، سطر ۳۵۹۶حبذا کاریز اصل چیزهافارغت آرد ازین کاریزهاتو ز صد ینبوع شربت میکشیهرچه زان صد کم شود کاهد خوشیچون بجوشید از درون چشمهٔ سنیز استراق چشمهها گردی غنیقرةالعینت چو ز آب و گل بودراتبهٔ این قره درد دل بودقلعه را چون آب آید از بروندر زمان امن باشد بر فزونچونک دشمن گرد آن حلقه کندتا که اندر خونشان غرقه کندآب بیرون را ببرند آن سپاهتا نباشد قلعه را زانها پناهآن زمان یک چاه شوری از درونبه ز صد جیحون شیرین از برونقاطع الاسباب و لشکرهای مرگهمچو دی آید به قطع شاخ و برگدر جهان نبود مددشان از بهارجز مگر در جان بهار روی یارزان لقب شد خاک را دار الغرورکو کشد پا را سپس یوم العبورپیش از آن بر راست و بر چپ میدویدکه بچینم درد تو چیزی نچیداو بگفتی مر ترا وقت غماندور از تو رنج و ده که در میانچون سپاه رنج آمد بست دمخود نمیگوید ترا من دیدهامحق پی شیطان بدین سان زد مثلکه ترا در رزم آرد با حیلکه ترا یاری دهم من با تومدر خطرها پیش تو من میدوماسپرت باشم گه تیر خدنگمخلص تو باشم اندر وقت تنگجان فدای تو کنم در انتعاشرستمی شیری هلا مردانه باشسوی کفرش آورد زین عشوههاآن جوال خدعه و مکر و دهاچون قدم بنهاد در خندق فتاداو به قاهاقاه خنده لب گشادهی بیا من طمعها دارم ز توگویدش رو رو که بیزارم ز توتو نترسیدی ز عدل کردگارمن همیترسم دو دست از من بدارگفت حق خود او جدا شد از بهیتو بدین تزویرها هم کی رهیفاعل و مفعول در روز شمارروسیاهند و حریف سنگساررهزده و رهزن یقین در حکم و داددر چه بعدند و در بئس المهادگول را و غول را کو را فریفتاز خلاص و فوز میباید شکیفتهم خر و خرگیر اینجا در گلندغافلند اینجا و آنجا آفلندجز کسانی را که وا گردند از آندر بهار فضل آیند از خزانتوبه آرند و خدا توبهپذیرامر او گیرند و او نعم الامیرچون بر آرند از پشیمانی حنینعرش لرزد از انین المذنبینآنچنان لرزد که مادر بر ولددستشان گیرد به بالا میکشدکای خداتان وا خریده از غرورنک ریاض فضل و نک رب غفوربعد ازینتان برگ و رزق جاوداناز هوای حق بود نه از ناودانچونک دریا بر وسایط رشک کردتشنه چون ماهی به ترک مشک کرد
Further episodes of Ganj e Hozour Programs
Further podcasts by Parviz Shahbazi
Website of Parviz Shahbazi