ganj e Hozour audio Program # 161 - a podcast by Parviz Shahbazi
from 2021-01-31T22:10:42.023393
برنامه صوتی شماره ۱۶۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، شماره ۱۶۱۲منم آن کس که نبینم بزنم فاخته گیرممن از آن خارکشانم که شود خار حریرمبه کی مانم به کی مانم که سطرلاب جهانمهمه اشکال فلک را به یکایک بپذیرمز پس کوه معانی علم عشق برآمدچو علمدار برآمد برهاند ز زحیرمز سحر گر بگریزم تو یقین دان که خفاشمز ضرر گر بگریزم تو یقین دان که ضریرمچو ز بادی بگریزم چو خسم سخره بادمچو دهانم نپذیرد به خدا خام و خمیرمنه چو خورشید جهانم شه یک روزه فانیکه نیندیشد و گوید که چه میرم که بمیرمنه چو گردون نه چو چرخم نه چو مرغم نه چو فرخمنه چو مریخ سلح کش نه چو مه نیمه و زیرمچو منی خوار نباشد که تویی حافظ و یارمبر خلق ابن قلیلم بر تو ابن کثیرمهنر خویش بپوشم ز همه تا نخرندمبدو صد عیب بلنگم که خرد جز تو امیرمنخورم جز جگر و دل که جگرگوشه شیرمنه چون یوزان خسیسم که بود طعمه پنیرمز شرر زان نگریزم که زرم نی زر قلبمز خطر زان نگریزم که در این ملک خطیرمهمگان مردنیانند نمایند و نپایندتو بیا کآب حیاتی که ز تو نیست گزیرمتو مرا جان بقایی که دهی جام حیاتمتو مرا گنج عطایی که نهی نام فقیرمهله بس کن هله بس کن کم آواز جرس کنکه کهم من نه صدایم قلمم من نه صریرمفعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتنهمه می گوی و مزن دم ز شهنشاه شهیرمحافظ، غزل شماره ۱۳۶سالها دل طلب جام جم از ما میکردوان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکردگوهری کز صدف کون و مکان بیرون استطلب از گمشدگان لب دریا میکردمشکل خویش بر پیر مغان بردم دوشکو به تایید نظر حل معما میکرددیدمش خرم و خندان قدح باده به دستو اندر آن آینه صد گونه تماشا میکردگفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیمگفت آن روز که این گنبد مینا میکردبی دلی در همه احوال خدا با او بوداو نمیدیدش و از دور خدا را میکرداین همه شعبده خویش که میکرد این جاسامری پیش عصا و ید بیضا میکردگفت آن یار کز او گشت سر دار بلندجرمش این بود که اسرار هویدا میکردفیض روح القدس ار باز مدد فرمایددیگران هم بکنند آن چه مسیحا میکردگفتمش سلسله زلف بتان از پی چیستگفت حافظ گلهای از دل شیدا میکرد
Further episodes of Ganj e Hozour Programs
Further podcasts by Parviz Shahbazi
Website of Parviz Shahbazi