Ganj e Hozour audio Program #338 - a podcast by Parviz Shahbazi

from 2021-01-31T22:10:42.023393

:: ::

برنامه صوتی شماره ۳۳۸ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیمتن نوشته شده برنامه با فرمت PDF تمامی اشعار این برنامه، PDFغزل شمارهٔ ۳۰۶۷، مولویتو در عقیله ترتیب کفش و دستاریچگونه رطل گران خوار را به دست آریبه جان من به خرابات آی یک لحظهتو نیز آدمیی مردمی و جان داریبیا و خرقه گرو کن به می فروش الستکه پیش از آب و گلست از الست خماریفقیر و عارف و درویش وانگهی هشیارمجاز بود چنین نام‌ها تو پنداریسماع و شرب سقاهم نه کار درویش‌ستزیان و سود کم و بیش کار بازاریبیا بگو که چه باشد الست عیش ابدملنگ هین به تکلف که سخت رهواریسری که درد ندارد چراش می‌بندیچرا نهی تن بی‌رنج را به بیماریمولوی، مثنوی، دفتر سوم، سطر ۲۶۰۰ یادم آمد قصهٔ اهل سباکز دم احمق صباشان شد وباآن سبا ماند به شهر بس کلاندر فسانه بشنوی از کودکانکودکان افسانه‌ها می‌آورنددرج در افسانه‌شان بس سر و پندهزلها گویند در افسانه‌هاگنج می‌جو در همه ویرانه‌هابود شهری بس عظیم و مه ولیقدر او قدر سکره بیش نیبس عظیم و بس فراخ و بس درازسخت زفت زفت اندازهٔ پیازمردم ده شهر مجموع اندرولیک جمله سه تن ناشسته‌رواندرو خلق و خلایق بی‌شمارلیک آن جمله سه خام پخته‌خوارجان ناکرده به جانان تاختنگر هزارانست باشد نیم تنآن یکی بس دور بین و دیده‌کوراز سلیمان کور و دیده پای مورو آن دگر بس تیزگوش و سخت کرگنج و در وی نیست یک جو سنگ زروآن دگر عور و برهنه لاشه‌بازلیک دامنهای جامهٔ او درازگفت کور اینک سپاهی می‌رسندمن همی‌بینم که چه قومند و چندگفت کر آری شنودم بانگشانکه چه می‌گویند پیدا و نهانآن برهنه گفت ترسان زین منمکه ببرند از درازی دامنمکور گفت اینک به نزدیک آمدندخیز بگریزیم پیش از زخم و بندکر همی‌گوید که آری مشغلهمی‌شود نزدیکتر یاران هلهآن برهنه گفت آوه دامنماز طمع برند و من ناآمنمشهر را هشتند و بیرون آمدنددر هزیمت در دهی اندر شدنداندر آن ده مرغ فربه یافتندلیک ذرهٔ گوشت بر وی نه نژندمرغ مردهٔ خشک وز زخم کلاغاستخوانها زار گشته چون پناغزان همی‌خوردند چون از صید شیرهر یکی از خوردنش چون پیل سیرهر سه زان خوردند و بس فربه شدندچون سه پیل بس بزرگ و مه شدندآنچنان کز فربهی هر یک جواندر نگنجیدی ز زفتی در جهانبا چنین گبزی و هفت اندام زفتاز شکاف در برون جستند و رفتراه مرگ خلق ناپیدا رهیستدر نظر ناید که آن بی‌جا رهیستنک پیاپی کاروانها مقتفیزین شکاف در که هست آن مختفیبر در ار جویی نیابی آن شکافسخت ناپیدا و زو چندین زفاف

Further episodes of Ganj e Hozour Programs

Further podcasts by Parviz Shahbazi

Website of Parviz Shahbazi