Ganj e Hozour audio Program #421 - a podcast by Parviz Shahbazi
from 2021-01-31T22:10:42.023393
برنامه صوتی شماره ۴۲۱ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، غزل شماره ٢٢۹۰کجا شد عهد و پیمانی که کردی دوش با بندهکه بادا عهد و بدعهدی و حسنت هر سه پایندهز بدعهدی چه غم دارد شهنشاهی که بربایدجهانی را به یک غمزه قرانی را به یک خندهبخواه ای دل چه میخواهی عطا نقد است و شه حاضرکه آن مه رو نفرماید که رو تا سال آیندهبه جان شه که نشنیدم ز نقدش وعده فرداشنیدی نور رخ نسیه ز قرص ماه تابندهکجا شد آن عنایتها کجا شد آن حکایتهاکجا شد آن گشایشها کجا شد آن گشایندههمه با ماست چه با ما که خود ماییم سرتاسرمثل گشتهست در عالم که جویندهست یابندهچه جای ما که ما مردیم زیر پای عشق اوغلط گفتم کجا میرد کسی کو شد بدو زندهخیال شه خرامان شد کلوخ و سنگ باجان شددرخت خشک خندان شد سترون گشت زایندهخیالش چون چنین باشد جمالش بین که چون باشدجمالش مینماید در خیال نانمایندهخیالش نور خورشیدی که اندر جانها افتدجمالش قرص خورشیدی به چارم چرخ تازندهنمک را در طعام آن کس شناسد در گه خوردنکه تنها خوردهست آن را و یا بودهست سایندهعجایب غیر و لاغیری که معشوق است با عاشقوصال بوالعجب دارد زدوده با زداینده مولوی، مثنوی، دفتر دوم، سطر شماره ۴۷حس خفاشت سوی مغرب دوانحس درپاشت سوی مشرق روانراه حس راه خرانست ای سوارای خران را تو مزاحم شرم دارپنج حسی هست جز این پنج حسآن چو زر سرخ و این حسها چو مساندر آن بازار کایشان ماهرندحس مس را چون حس زر کی خرندگر بدیدی حس حیوان شاه راپس بدیدی گاو و خر الله راگر نبودی حس دیگر مر تراجز حس حیوان ز بیرون هواپس بنیآدم مکرم کی بدیکی به حس مشترک محرم شدینامصور یا مصور گفتنتباطل آمد بی ز صورت رفتنتنامصور یا مصور پیش اوستکو همه مغزست و بیرون شد ز پوستگر تو کوری نیست بر اعمی حرجورنه رو کالصبر مفتاح الفرجپردههای دیده را داروی صبرهم بسوزد هم بسازد شرح صدرآینهٔ دل چون شود صافی و پاکنقشها بینی برون از آب و خاکهم ببینی نقش و هم نقاش رافرش دولت را و هم فراش را
Further episodes of Ganj e Hozour Programs
Further podcasts by Parviz Shahbazi
Website of Parviz Shahbazi