Ganj e Hozour audio Program #432 - a podcast by Parviz Shahbazi

from 2021-01-31T22:10:42.023393

:: ::

برنامه صوتی شماره ۴۳۲ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، غزل شماره  ۸۵۸وقتی خوشست ما را لابد نبید بایدوقتی چنین به جانی جامی خرید بایدما را نبید و باده از خم غیب آیدما را مقام و مجلس عرش مجید بایدهر جا فقیر بینی با وی نشست بایدهر جا زحیر بینی از وی برید بایدبگریز از آن فقیری کو بند لوت باشدما را فقیر معنی چون بایزید بایداز نور پاک چون زاد او باز پاک خواهدو آنک از حدث بزاید او را پلید بایداما چو قلب و نیکو ماننده‌اند با همپیش چراغ یزدان آن را گزید بایدبر دل نهاد قفلی یزدان و ختم کردشاز بهر فتح این در در غم طپید بایدسگ چون به کوی خسبد از قفل در چه باکشاصحاب خانه‌ها را فتح کلید بایدسالی دو عید کردن کار عوام باشدما صوفیان جان را هر دم دو عید بایدجان گفت من مریدم زاینده جدیدمزایندگان نو را رزق جدید بایدما را از آن مفازه عیشیست تازه تازهآن را که تازه نبود او را قدید بایدای آمده چو سردان اندر سماع مردانزنده ز شخص مرده آخر بدید بایدگر زانک چوب خشکی جز ز آتشی نخنبیور زانک شاخ سبزی آخر خمید بایدآن ذوق را گرفتم پستان مادر آمدبنهاد در دهانت آخر مکید بایدخامش که در فصاحت عمر عزیز بردیدر روضه خموشان چندی چرید بایدای شمس حق تبریز در گفتنم کشیدیروزی دو در خموشی دم درکشید بایدمولوی، دیوان شمس، غزل شماره  ۸۰۱ملکانید و ملک زاده ز آغاز و سرشتگر چه امروز گدایانه چنین می‌زاریدساقیان باده به کف گوش شما می‌پیچندگرد خمخانه برآیید اگر خماریدهمه صیاد هنر گشته پی بی‌عیبیهمه عیبید چو در مجلس جان هشیاریدمولوی، دیوان شمس، غزل شماره  ۴۰۹تا نلغزی که ز خون راه پس و پیش‌ترستآدمی دزد ز زردزد کنون بیشترستگربزانند که از عقل و خبر می‌دزدندخود چه دارند کسی را که ز خود بی‌خبرستخود خود را تو چنین کاسد و بی‌خصم مدانکه جهان طالب زر و خود تو کان زرست

Further episodes of Ganj e Hozour Programs

Further podcasts by Parviz Shahbazi

Website of Parviz Shahbazi