Ganj e Hozour audio Program #435 - a podcast by Parviz Shahbazi

from 2021-01-31T22:10:42.023393

:: ::

برنامه صوتی شماره ۴۳۵ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازیPDF ،تمامی اشعار این برنامهمولوی، دیوان شمس، غزل شماره  ۱۴۷۴حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیمبسی علتیان را ز غم بازخریدیمسبل‌های کهن را غم بی‌سر و بن راز رگ هاش و پی‌هاش به چنگاله کشیدیمطبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیمبسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیمبپرسید از آن‌ها که دیدند نشان‌هاکه تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیمرسیدند طبیبان ز ره دور غریبانغریبانه نمودند دواها که ندیدیمسر غصه بکوبیم غم از خانه بروبیمهمه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیمطبیبان الهیم ز کس مزد نخواهیمکه ما پاک روانیم نه طماع و پلیدیممپندار که این نیز هلیله‌ست و بلیله‌ستکه این شهره عقاقیر ز فردوس کشیدیمحکیمان خبیریم که قاروره نگیریمکه ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیمدهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدنددگر لاف مپران که ما بازپریدیممولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت شماره ۷۶۷کاغ کاغ و نعرهٔ زاغ سیاهدایما باشد به دنیا عمرخواههم‌چو ابلیس از خدای پاک فردتا قیامت عمر تن درخواست کردگفت اَنْظِرْنی الی یَوْم الْجَزاکاشکی گفتی که تُبْنا رَبَّناعمر بی توبه همه جان کندنستمرگ حاضر غایب از حق بودنستعمر و مرگ این هر دو با حق خوش بودبی‌خدا آب حیات آتش بودآن هم از تاثیر لعنت بود کودر چنان حضرت همی‌شد عمرجواز خدا غیر خدا را خواستنظن افزونیست و کلی کاستنخاصه عمری غرق در بیگانگیدر حضور شیر روبه‌شانگیعمر بیشم ده که تا پس‌تر روممَهْلَم افزون کن که تا کمتر شومتا که لعنت را نشانه او بودبد کسی باشد که لعنت‌جو بودعمر خوش در قرب جان پروردنستعمر زاغ از بهر سرگین خوردنستعمر بیشم ده که تا گه می‌خورمدایم اینم ده که بس بدگوهرمگرنه گه خوارست آن گنده‌دهانگویدی کز خوی زاغم وا رهانمولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت شماره ۲۲۳۵در گوی و در چهی ای قلتباندست وا دار از سبال دیگرانچون به بستانی رسی زیبا و خوشبعد از آن دامان خلقان گیر و کشای مقیم حبس چار و پنج و ششنغز جایی دیگران را هم بکشای چو خربنده حریف کون خربوسه گاهی یافتی ما را ببرچون ندادت بندگی دوست دستمیل شاهی از کجاات خاستستدر هوای آنک گویندت زهیبسته‌ای در گردن جانت زهی

Further episodes of Ganj e Hozour Programs

Further podcasts by Parviz Shahbazi

Website of Parviz Shahbazi