Ganje Hozour audio Program #594 - a podcast by Parviz Shahbazi
from 2021-01-31T22:10:42.023393
برنامه صوتی شماره ۵۹۴ گنج حضوراجرا: پرویز شهبازی۱۳۹۴ تاریخ اجرا: ۸ فوریه ۲۰۱۶ ـ ۲۰ بهمن PDF متن نوشته شده برنامه با فرمتPDF ،تمامی اشعار این برنامهAll Poems, PDF Formatمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۲۵۲ Rumi (Molana) Jalaleddin Poems (Qazal) #1252, Divan e Shamsآن که مه غاشیه زین(۱) چو غلامان کَشَدشبوکه این همت ما جانب بستان کشدشگرچه جان را نبود قوت این گستاخیآنکه جان از مدد رحمت جانان کشدشهر دم از یاد لبش جان لب خود میلیسدور سَقَط(۲) میشنود از بن دندان(۳) کشدشجانب محو و فنا، رخت کشیدند مهانتا بقا لطف کند جانب ایشان کشدشای بسا جان که چو یعقوب همی زهر چشدتا که آن یوسف جان در شکرستان کشدشهر کسی کو بترازوی خرد فخر کندگرچه چون ماه بُوَد چرخ به میزان کشدشهرکه در دیده عشاق شود مردمکیآن نظر زود سوی گوهر انسان کشدشکافر زلف وی آن را که ز راهش ببردکفر آید بر او جانب ایمان کشدششمس تبریز مرا عشق تو سرمست کندهر که او باده کشد، باده بدینسان کشدشمولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۲۵۱۷Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 1, Line # 2517کس نیابد بر دل ایشان ظفر(۴)بر صدف آید ضرر نی بر گهرمولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۸۸۷Rumi (Molana) Jalaleddin Poems (Qazal) #1887, Divan e Shamsبجو باده گلگون از آن دلبر موزونکه این دم مه گردون روان گشت به میزانبنوش از می بالا لب و ریش میالاشنو بانگ و عَلالا(۵) ز هر اختر و کیوانبیندیش و خمش باش چنین راز مگو فاشدریغ است بر اوباش چنین گوهر و مرجانمولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۶۲۲Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 2, Line # 3622ای برادر قصه چون پیمانهیی استمعنی اندر وی مثال دانهیی استدانهٔ معنی بگیرد مرد عقلننگرد پیمانه را گر گشت نقلماجرای بلبل و گل گوش دارگر که گفتی نیست آنجا آشکارمولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۶۲۵Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 2, Line # 3625ماجرای شمع با پروانه همبشنو و معنی گزین کن ای صنمگرچه گفتی نیست سرّ گفت هستهین به بالا پر مپر چون جغد پستگفت: در شطرنج کین خانهٔ رخ استگفت: خانه از کجاش آمد به دستخانه را بخرید یا میراث یافت؟فرخ آنکس کو سوی معنی شتافتگفت نحوی(۶): زید عمراً قد ضَرَبگفت: چونش کرد بی جرمی ادب؟!عمرو را جرمش چه بد کان زید خامبی گنه او را بزد همچون غلام؟گفت: این پیمانهٔ معنی بودگندمی بستان که پیمانه است ردزید و عمرو از بهر اعرابست و سازگر دروغست آن تو با اعراب سازگفت: نی من آن ندانم عمرو رازید چون زد بیگناه و بیخطاگفت از ناچار و لاغی(۷) بر گشودعمرو یک واوی فزون دزدیده بودزید واقف گشت دزدش را بزدچون ز حدش برد او را حد سزدمولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۷۲۱Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 1, Line # 3721خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی (کَرَّمَ اللهُ وَجهَه) و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دستاز علی آموز اخلاص عملشیر حق را دان مُطَّهَر(۸) از دَغَل(۹)در غَزا(۱۰) بر پهلوانی دست یافتزود شمشیری برآورد و شتافتاو خَدو(۱۱) انداخت در روی علیافتخار هر نبی و هر ولیآن خدو زد بر رخی که روی ماهسجده آرد پیش او در سجدهگاهدر زمان انداخت شمشیر آن علیکرد او اندر غزائش کاهلی(۱۲)گشت حیران آن مبارز زین عملوز نمودن عفو و رحمت بیمحلگفت: بر من تیغ تیز افراشتیاز چه افکندی؟ مرا بگذاشتی؟آن چه دیدی بهتر از پیکار منتا شدی تو سست در اشکار من؟آن چه دیدی که چنین خشمت نشستتا چنان برقی نمود و باز جست؟آن چه دیدی که مرا زان عکس دیددر دل و جان شعلهای آمد پدید؟آن چه دیدی برتر از کون و مکانکه به از جان بود و بخشیدیم جان؟مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۹۷۵Rumi (Molana Jalaleddin) Poems (Mathnavi), Book # 1, Line # 3975گفتن امیر المؤمنین علی(کَرَّمَ اللهُ وَجهَه) با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شدگفت امیر المؤمنین با آن جوانکه به هنگام نبرد ای پهلوانچون خدو انداختی در روی مننفس جنبید و تَبَه شد خوی مننیم بهر حق شد و نیمی هواشرکت اندر کار حق نَبوَد رواتو نگاریدهٔ کف مولی ستیآن حقی، کردهٔ من نیستینقش حق را هم به امر حق شکنبر زُجاجهٔ(۱۳) دوست سنگ دوست زنگَبر(۱۴) این بشنید و نوری شد پدیددر دل او تا که زُنّاری بُرید(۱۵)گفت: من تخم جفا میکاشتممن تو را نوعی دگر پنداشتمتو ترازوی احدخو بودهایبل زبانهٔ هر ترازو بودهایتو تبار(۱۶) و اصل و خویشم بودهایتو فروغ شمع کیشم بودهایمن غلام آن چراغ چشمجو(۱۷)که چراغت روشنی پذرفت ازومن غلام موج آن دریای نورکه چنین گوهر برآرد در ظهورعرضه کن بر من شهادت را که منمر تو را دیدم سرافراز زَمَن(۱۸)قُرب پَنجه کس ز خویش و قوم اوعاشقانه سوی دین کردند رواو به تیغ حلم چندین حلق راوا خرید از تیغ چندین خلق راتیغ حلم از تیغ آهن تیزتربل ز صد لشکر ظفرْانگیزترای دریغا لقمهای دو خورده شدجوشش فکرت از آن افسرده شدگندمی خورشید آدم را کُسوفچون ذَنَب(۱۹) شَعشاع(۲۰) بدری را خُسوفاینت لطف دل که از یک مشت گلماه او چون میشود پروینْگُسِل(۲۱)نان چو معنی بود خوردش سود بودچونکه صورت گشت انگیزد جُحود(۲۲)همچو خار سبز کاشْتُر میخوردزان خورش صد نفع و لذت میبردچونکه آن سبزیش رفت و خشک گشتچون همان را میخورد اشتر ز دشتمیدراند کام و لُنْجش(۲۳) ای دریغکان چنان وَرْد مُرَبّی'(۲۴) گشت تیغنان چو معنی بود بود آن خار سبزچونکه صورت شد کنون خشک است و گَبز(۲۵)تو بدان عادت که او را پیش از اینخورده بودی ای وجود نازنینبر همان بو میخوری این خشک رابعد از آن کامیخت معنی با ثَری(۲۶)گشت خاکآمیز و خشک و گوشتبرزان گیاه اکنون بپرهیز ای شترسخت خاکآلود میآید سخُنآب تیره شد سر چه بند کنتا خدایش باز صاف و خوش کنداو که تیره کرد هم صافش کندصبر آرد آرزو را نه شتابصبر کن واللهُ اَعْلَم بِالصَّوابمهاتما گاندیسخت ترین دلها و خشن ترین جهالت ها هم در برابر طلوع خورشید تحمل رنج بدون خشم و بدون بدخواهی ناپدید خواهند شد.محبت نیرومند ترین قدرتی است که جهان در اختیار خود دارد و در عین حال ساده ترین نیرویی است که می توان تصور کرد.(۱) غاشیه زین: روپوش زین اسب(۲) سَقَط: دشنام، فحش(۳) بن دندان: از ته دل، از اعماق وجود(۴) ظفر: پیروزی(۵) عَلالا: فریاد، شوروغوغا(۶) نحوی: کسی که علم نحو میداند، علم نحو مجموعۀ قواعدی است که دربارۀ آرایش کلمات برای ساخت جمله یا عبارت بحث میکند.(۷) لاغ: شوخی(۸) مُطَّهَر: پاک و پاکیزه(۹) دَغَل: حیله گری و نیرنگ(۱۰) غَزا: جنگ و کارزار(۱۱) خَدو: آب دهان، تُف(۱۲) کاهلی: سستی، در غزا کاهلی کرد یعنی به جنگ ادامه نداد و دست از پیکار کشید.(۱۳) زُجاجه: شیشه(۱۴) گَبر: آتش پرست، در اینجا به معنی مطلق کافر و مشرک استفاده می شود.(۱۵) زُنّار بُریدن: کنایه از مسلمان شدن، از کفر توبه کردن، از کافری برگشتن(۱۶) تبار: دودمان و اصل و نسب(۱۷) چشمجو: جوینده چشم بینا، جوینده شخص روشن بین(۱۸) زَمَن: زمان، دوران(۱۹) ذَنَب: حالتی که خسوف اتفاق می افتد یعنی زمین بین ماه و خورشید قرار می گیرد.(۲۰) شَعشاع: تابش(۲۱) پروینْگُسِل: پراکنده، مانند ستاره پروین، پراکنده شده(۲۲) جُحود: انکار کردن و ستیز نمودن(۲۳) لُنْج: لب، لُپ(۲۴) وَرْد مُرَبّی': گلشکر، گل قند(۲۵) گَبز: ستبر، درشت(۲۶) ثَری: خاک نمناک، خاک زمین
Further episodes of Ganj e Hozour Programs
Further podcasts by Parviz Shahbazi
Website of Parviz Shahbazi